پنجره رو باز می‌کنم؛ باد مثل یه مرد مست میاد و بهم سیلی می‌زنه... پنجره رو سریع می‌بندم، صدای سوز خنده‌ش از لای پنجره به گوشم می‌رسه...!

یکم دیگه مست کنه، طوفان می‌شه و لباس‌هایم را می‌درد!